ابوالمفاخر باخرزیباخَرْزی، ابوالمفاخر یحیی بن احمد (د ۷۳۶ق/ ۱۳۳۶م)، از مشایخ عارفان کبرویه، و نواده شیخ ابوالمعالی باخرزی (ه م) است. ۱ - تولد و اولین استادابوالمفاخر ظاهراً در کرمان به دنیا آمد و نخستین استاد و مرشد او پدرش شیخ احمد بود که از وی خرقه گرفت. [۱]
یحیی باخرزی، اورادالاحباب، ج۱، گ۶۴ ب، نسخه خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، شم ۱۲۰۱.
۲ - مشایخ صوفیهباخرزی پس از مرگ پدر در ۶۹۶ق به سیر و سیاحت در ایران و شام و مصر پرداخت و از بسیاری از مشایخ صوفیه، محدثان و مفسران شهرها، چون شیخ فخرالدین مجندری (مجندرانی) در تبریز، شیخ کمالالدین عذری در قاهره ، و شیخ حسامالدین رومی در قدس تلقین ذکر و خرقه و اجازه روایت یافت، و کتابهای مهم صوفیه چون مصابیح، عوارف المعارف و فصوص الحکم و آثار ابن سبعین را نزد آنان خواند. [۲]
یحیی باخرزی، اورادالاحباب، ج۱، گ۶۵ ب، نسخه خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، شم ۱۲۰۱.
[۳]
، ایرج افشار، مقدمه بر ج۲ اوراد الاحباب، ص۳۰- ۳۱ (نک: هم، باخرزی).
وی سرانجام در ۷۱۲ق به بخارا رفت و در خانقاه جدش ابوالمعالی سیفالدین در محله فتحآباد ساکن شد و به ارشاد و تعلیم پرداخت. [۴]
احمد بن محمود، تاریخ ملازاده، ج۱، ص۴۳، به کوشش احمد گلچین معانی، تهران، ۱۳۳۹ش.
۳ - منزلت و عظمتوصف ابن بطوطه [۵]
ابنبطوطه، رحله، ج۱، ص۴۰۹-۴۱۰، به کوشش علی منتصر کتانی، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
از خانقاه و ضیافت شیخ که او را بعد از ۷۳۰ق در بخارا دیده، و شبی را درخانقاهش به سر برده است، نشانگر منزلت و عظمت باخرزی و گستره نفوذ اوست. علاوه بر آن، «وقف نامه» ای را که ابوالمفاخر از اوقاف خویش ترتیب داده، نیز گویای نفوذ خاندان باخرزی در آنجاست. روستاها، زمینها و آبادیهای بسیاری جزو موقوفات این «وقفنامه» است [۶]
ایرج افشار، مقدمه بر ج۲ اوراد الاحباب (نک: هم، ج۱، ص۳۷، باخرزی).
او پس از خود، سرپرستی آن موقوفات را به حاجی عبدالله ابنمحمد و اخی عبدالصمد بن حسن فتحآبادی واگذار کرد. [۷]
ایرج افشار، مقدمه بر ج۲ اوراد الاحباب (نک: هم، ج۱، ص۳۹، باخرزی).
۴ - وفاتابوالمفاخر سرانجام در ۷۳۶ق در محله فتح آبادِ بخارا درگذشت و در همانجا در جانب شرقی قبر جدش سیفالدین به خاک سپرده شد. در جوار آرامگاه او دو تن از فرزندانش: برهانالدین شهید و روحالدین شیخ داوود، مدفونند. [۸]
احمد بن محمود، تاریخ ملازاده، ج۱، ص۴۳، به کوشش احمد گلچین معانی، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۹]
احمد فصیح خوافی، مجمل فصیحی، ج۳، ص۴۹، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
[۱۰]
بغدادی، هدیه، ج۲، ص۵۲۵ - ۵۲۶.
در ۷۸۸ ق به دستور امیر تیمورگورکان بر مرقد ابوالمفاخر بقعه و بارگاهی ساختند. [۱۱]
محمد معصوم معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۳۴۲، به کوشش محمد جعفر محجوب، تهران، ۱۳۱۸ش.
۵ - از دو طریق متصل به کبرویهسند خرقه باخرزی از دو طریق به سلسله کبرویه متصل است. از سویی به واسطه پدرش و نیز شیخ لطیفالدین نوری به سیفالدین باخرزی و سلسله کبرویه میرسد، و از سوی دیگر از طریق شیخ فخرالدین مجندری به شهاب الدین سهروردی و سعدالدین حموی، از بزرگان طریقت کبرویه، به این سلسله منتهی میشود. [۱۲]
ایرج افشار، مقدمه بر ج۲ اوراد الاحباب (نک: هم، ج۱، ص۲۷-۳۰، باخرزی).
وی علاوه بر آن از طریق شیخ کمال الدین عذری مغربی، با تصوف مغرب و مصر و بزرگان آن سرزمینها، ونیز با ابنعلوی و ابنسبعین و اندیشههای آنان ارتباط مییابد. [۱۳]
یحیی باخرزی، اورادالاحباب، ج۱، گ۶۴ ب ۶۵ب، نسخه خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، شم ۱۲۰۱.
[۱۴]
ایرج افشار، مقدمه بر ج۲ اوراد الاحباب (نک: هم، ج۱، ص۲۷، باخرزی).
با آنکه باخرزی، از شیخ کمالالدین عذری با احترام خاصی نام برده، و حتی آداب و اصول خانقاه را نیز نزد او فرا گرفته، اما بیشتر به عنوان یک عارف کبروی شناخته شده، و خود او نیز در کتاب اورادالاحباب از نجمالدین کبری (د۶۱۸ق) با عنوان «شیخنا» یاد کرده است. [۱۵]
یحیی باخرزی، اورادالاحباب، ج۱، گ۶۴ آ، ۲، گ۲۷، نسخه خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، شم ۱۲۰۱.
۶ - آثار۶.۱ - اورادالاحباب و فصوصالادابشهرت و اهمیت باخرزی به سبب تألیف این اثر است که آن را در بخارا و گویا بر سر قبر سیفالدین تألیف کرده است. کتاب شامل دو جلد است: جلد اول که آن را اورادالاحباب نامیده، مشتمل است بر اوراد، اوقات، عبادات و... که در ۷۲۳ق نوشته [۱۶]
یحیی باخرزی، اورادالاحباب، ج۱، گ۱- ۲ ب آ، نسخه خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، شم ۱۲۰۱.
[۱۷]
یحیی باخرزی، اورادالاحباب، ج۲، گ۱، بهکوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
[۱۸]
ایرج افشار، مقدمه بر ج۲ اوراد الاحباب (نک: هم، ج۱، ص۳۱، باخرزی).
مأخذ اصلی او در این بخش، کتاب قوتالقلوب ابوطالب مکی بوده است؛ جلد دوم موسوم به فصوصالاداب، به اخلاق و به ویژه آداب سماع اختصاص یافته [۱۹]
یحیی باخرزی، اورادالاحباب، ج۲، ص۱۸۰-۲۵۳، بهکوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
و تألیف آن در ۷۲۴ق به پایان رسیده است و [۲۰]
یحیی باخرزی، اورادالاحباب، ج۲، ص۳۵۷، بهکوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
منابع این بخش عبارتند از: قوتالقلوب ابوطالب مکی، آداب المریدین ابونجیب عبدالقاهر سهروردی، عوارف المعارف شهابالدین سهروردی، رسالة الخلوة و دو رساله دیگر از نجمالدین کبری، رساله وصیة السفر از سیفالدین باخرزی، حلیة الابدال و رسالة امرالمربوط و کتاب کنه مالابد للمرید از ابن عربی و منازل المریدین از ابوعبدالله مرجانی، [۲۱]
یحیی باخرزی، اورادالاحباب، ج۲، ص۳۵۷، بهکوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
اما به نظر میرسد که ابوالمفاخر، بیش از همه از کتاب آداب المریدین ابونجیب سهروردی استفاده کرده، و در تعیین ابواب و فصول و حتی مقامات و احوال، به این اثر نظر داشته، و گاه برخی از موضوعات و طالب را - با اندکی تغییر در عبارات - از آن کتاب برگرفته است. [۲۲]
یحیی باخرزی، اورادالاحباب، ج۲، ص۵۱-۵۴، بهکوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
[۲۳]
عبدالقاهر سهروردی، آدابالمریدین، ج۱، ص۷۴-۷۷، ترجمه عمر بن محمد شیرکان، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۲۴]
عبدالقاهر سهروردی، آدابالمریدین، ج۱، ص۲۲۸-۲۳۱، ترجمه عمر بن محمد شیرکان، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، ۱۳۶۳ش.
از این کتاب یک نسخه در کتابخانه دانشگاه دولتی آسیای مرکزی تاشکند به شماره ۱۷۵۰۲۱، و نسخهای دیگر در کتابخانه نافذ پاشا به شماره ۳۵۵ موجود است. به علاوه منتخبی از این کتاب نیز در ضمن مجموعه شماره (۱۱) ۴۷۹۲ ایاصوفیه نگهداری میشود. [۲۵]
ایرج افشار، مقدمه بر ج۲ اوراد الاحباب (نک: هم، ج۱، ص۴۰، باخرزی).
[۲۶]
مرکزی، میکروفیلمها، ج۲، ص۲-۳.
[۲۷]
مرکزی، میکروفیلمها، ج۳، ص۲۱۶.
جلد دوم نسخه نافذ پاشا توسط ایرج افشار با عنوان اورادالاحباب و فصوصالاداب در تهران (۱۳۴۵ش) به چاپ رسیده است. اشعاری نیز در اورادالاحباب آمده که احتمالاً برخی از آنها سروده خود اوست. [۲۸]
یحیی باخرزی، اورادالاحباب، ج۲، ص۱۱۳، بهکوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
[۲۹]
یحیی باخرزی، اورادالاحباب، ج۲، ص۵۳، بهکوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش.
۶.۲ - المشیخةاز این اثر نسخهای در دست نیست و فقط خود او در کتاب اوراد الاحباب [۳۰]
یحیی باخرزی، اورادالاحباب، ج۱، گ۶۶ آ، نسخه خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، شم ۱۲۰۱.
[۳۱]
ایرج افشار، مقدمه بر ج۲ اوراد الاحباب (نک: هم، ج۱، ص۳۱، باخرزی).
از آن نام برده است.۶.۳ - وقفنامهاین اثر مشتمل است بر نام و نشان اراضی و املاک بسیار و عواید آنها که ابوالمفاخر باخرزی همه را وقف خانقاه و مزار سیفالدین باخرزی کرده، و نیز مصارف آن موقوفات را معین نموده است. نخست بقا و عمارت خانقاه و روضة سیفالدین را مدنظر داشته، و سپس دیگر مصارف آن را مانند رسیدگی به احوال دراویش و صوفیه برای تأمین لباس، غذا، حمام و... برشمرده، و در آخر نیز برای استنساخ و کتابت اوراد الاحباب مخارجی تعیین کرده است. [۳۲]
ایرج افشار، مقدمه بر ج۲ اوراد الاحباب (نک: هم، ج۱، ص۳۶-۳۹، باخرزی).
وقف نامه اصلی همراه با ترجمه روسی آن و نیز تصویر وقفنامه توسط ا. د چخویچ در تاشکند (۱۹۶۵م) به طبع رسیده است. [۳۳]
مرکزی، میکروفیلمها، ج۲، ص۱۷.
باخرزی وقف نامه مختصری نیز داشته که قسمتهایی از آن توسط ایرج افشار در مقدمه اوراد الاحباب چاپ شده است. [۳۴]
ایرج افشار، مقدمه بر ج۲ اوراد الاحباب (نک: هم، ج۱، ص۳۶-۳۹، باخرزی).
۷ - فهرست منابع(۱) ابنبطوطه، رحله، به کوشش علی منتصر کتانی، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م. (۲) احمد بن محمود، تاریخ ملازاده، به کوشش احمد گلچین معانی، تهران، ۱۳۳۹ش. (۳) ایرج افشار، مقدمه بر ج۲ اوراد الاحباب (نک: هم، باخرزی). (۴) یحیی باخرزی، اورادالاحباب، ج۱، نسخه خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، شم ۱۲۰۱. (۵) یحیی باخرزی، اورادالاحباب، ج۲، بهکوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ش. (۶) بغدادی، هدیه. (۷) عبدالقاهر سهروردی، آدابالمریدین، ترجمه عمر بن محمد شیرکان، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، ۱۳۶۳ش. (۸) احمد فصیح خوافی، مجمل فصیحی، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش. (۹) مرکزی، میکروفیلمها. (۱۰) محمد معصوم معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، به کوشش محمد جعفر محجوب، تهران، ۱۳۱۸ش. ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالمفاخر باخرزی»، ج۱۱، ص۴۳۰۶. |